In Guns We Trust ( اعتماد ما به اسلحه است!!!)

 

 

عجب تصویر معناداری!!! با اون نوشته ی انگلیسی معنادارش!!

In Guns We Trust ( اعتماد ما به اسلحه است!!!)

که کنایه ی است به جا  از جمله ی معروف روی دلار آمریکا:

In God we trust ( اعتماد ما به خدا است!!!)

---------------------------------------------------------------------------------------------

 

ایالات متحده آمریکا:

کشوری که به جنگ افروزی شهره است والبته به بهانه تراشی  جهت جنگ افروزی نیز شهره تر!!!

کشوری جنگ طلب و قلدر که بعد از جنگ جهانی دوم  هر چند سال یکبار به کشوری حمله ور شده!!!!

جنگ های (کره ، ویتنام، دومینیکن و گرانادا، پاناما،جنگ اول عراق ، بوسنی ،افغانستان ، جنگ دوم عراق)

کشوری که دیگران را ملزم میداند که باید از شورای امنیت سازمان ملل تبعیت کنند ولی آ«گاه که شورای امنیت مثلا با جنگ افروزی این کشور  مخالفت می کند می گوید:ما نیازی به مجوز سازمان ملل نداریم!!!!

کشوری که همیشه دم از دموکراسی می زند و و وظایف انسانی در قبال دیگر کشورها و ...د رحالی که خود عامل مستقیم و  البته غیر مستقیم بسیاری از جنگ های خانمان برانداز و کودتاها و اختلافات است!!!

عجب...!!! عجب دنیایی داریم ما انسان ها...زمین انسان هاست دیگر...!!!

------------------------------------

اطلاعات بیشتر:

15 فصل جامع از دروغ‌ها و نتایج جنگ‌های آمریکا

جنگ‌های مخفیانه آمریکا در 120 کشور جهان

------------------------------------------------

یک مسافر

موسسات نظرسنجی یا نظر سازی؟!

به یک فقره  موسسه ی نظرسازی ترجیحا جهانی

با ظاهر مناسب "نظر سنجی " نیازمندیم!!

از طرف جمعی کثیر از صنف جهانی با پنبه سر بران!!

موسسه ی "گالوپ"آمریکا یکی از  مشهورترین موسسات افکار سنجی و نظر سنجی جهان  می باشد. تصور یر این است که این موسسات با روش هایی علمی کار می کنند و نتایج آ«ها معتبر است!ولی گویا این موسسه( و شاید دیگر موسسات مشابه)تحت نام نظر سنجی علمی با شگردهایی به "نظرسازی" نیز می پردازد...یکی از اساتید دانشگاه که سالها کارمند ارشد این موسسه بوده بعدا کتابی نوشته با نام "نظریه سازان" که در آن بیان می دارد  رویکرد موسسه ی گالوپ وموسسات مشابه از رویکردی علمی به رویکردی علمی تجاری رسانه ای تغییر یافته است!!!

حالا  تصور کنید تاثیرات این  نظرسازی ها  رو درعرصه ی افکار عمومی و نیز در عرصه تصمیم گیری های سیاسی ،اجتماعی و فرهنگی  و ...!!!! 

------------------------------

اطلاعات بیشتر:

*کتاب «نظرسازان» ،افشای پشت پرده نظرسنجی‌ها در آمریکا در ترجمه و تلخیص ایمان ضیابری منتشر شده توسط انتشارات فارس

*موسسات نظرسنجی آمریکا چگونه «نظرسازی» می کنند؟

جناب شیخ قطری ! حالتان ...ببخشید مسلمانیتان چطور است؟!

عجب دنیایی داریم!!

همجنس بازی ، زنان مصنوعی  ، جهاد نکاح  و انسان!

همجنس بازی از گذشته د ر پاره ای جوامع  بشری به صورت محدود و البته اکثرا مذمومی  رایج بوده ولی الان چون انسان پیشرفته تر شده دارد این کار رو هم در سطحی وسیع و هم درقالبی قانونی و رسمی رواج  می دهد!( مرتبط:رئیس جمهور طرفدار همجنس بازی!) و اکنون دیگر مسایل مرتبط با امور جنسی و شهوانی با سرعت بیشتری اشاعه می یابند.  مسائلی چون امور زیر:

زنان مصنوعی هر چند توسط کشورهایی چند تولید می شوند ولی انگار چین هم به تازگی وارد این  عرصه شده و خدا م یداند چین با این همه بازار گسترده جهانی چه ها در این عرصه  خواهد کرد! و هدف خود را این چنین بیان داشته اند:"هدف ما سازندگان انسان مصنوعی کمک به جامعه بشری است!!! بخصوص جوانان بعضی کشورها که در محدودیت به سر می برند!!!"منبع

جهاد نکاح : شیخ عریفی وهابی فتوا می دهد:

"شیخ عریفی در این فتوا گفته است که بهترین جهادها، جهاد نکاح است و ازدواج بین این مجاهدین و زنان می‌تواند تمایلات شهوانی این جنگجویان را برآورده کرده و عزم آنها را برای جنگ با دولت بشار اسد افزایش دهد.

این ازدواج‌ها که وی آن را ازدواج‌های مناکحه یا موقتی می‌نامد، شامل زنان و دختران 14 سال به بالا، مطلقه‌ها و بیوه‌ها می‌شود. او همچنین در این فتوا، بهشت را به آن دسته از زنانی که به این نوع ازدواج با شبه نظامیان رضایت می‌دهند، وعده داده است." منبع

حتی گویا بر اساس فتوایی زنان شوهر دار هم می توانند به این جهاد بروند عجب!! چه می خواهید از جان اسلام آخر!!

و  تاسف برانگیز تر اینکه شرکتی خارجی  نیز پیش قدم می شود تا در این جهاد شرکت کند و لابد حتما سهمی هم از بهشت مذکور وهابیان می خواهد!!چقد راین شرکت خوب است و ناز است و خیر خواه است!!!!

این شرکت فرانسوی که تولید کننده زنان مصنوعی است "اعلام کرده است که در راستای حمایت از مخالفان رژیم بشار اسد، زنان مصنوعی را برای تخلیه شهوات انسانی سربازان ارتش آزاد سوریه بصورت رایگان در اختیار آنها قرار می دهد "منبع

"لازم به ذکر است که یک دستگاه تانک فرانسوی به رنگ صورتی با چندی از این زنان مصنوعی برای تبلیغات و جمع آوری کمک از مردم برای این حرکت به اصطلاح بشر دوستانه در خیابان های اصلی چند شهر فرانسه تردد کرده و محموله های خودشان را برای ترویست های سوری ارسال کرده اند ، تصویر بالا کاملا گویا می باشد."منبع

گویا صاحب شرکت یک شیخ قطری است!!! عجب!! جناب شیخ قطری شما خوبید؟ حالتان ...ببخشید مسلمانیتان چطور است؟!

خانواده چه می شود ؟تولید مثل؟عشق و محبت؟ کرامت انسانی زن؟( شاید به زودی محصولی دیگر آید و بنویسم کرامت انسانی...؟)

آیا انسان چون ربات خواهد شد؟

آیا انسان در حال سقوط است؟سقوطی آزاد؟!!

به راستی انسان می خواهد به کجا برسد؟

این ره که میرود آیا به ترکستان نیست؟

چه کسی یا کسانی مقصر هستند؟

آیا توطئه ای جهانی د رحال روی دادن است؟

آیا  بردگی خاموشی در کار است؟

آیا...؟

چه حکایت ها دارد این زمین انسان ها...

-------------------

یک مسافر

شما دوست دارید ساده ترین تعریف انسان چگونه تعریفی باشد؟

 

 

گاهی به  یک ساختمان چند طبقه نگاه میکنیم و میگیم:چقدر بزرگه!!

مدل مناظره ی بدون مناظره!!!!!!!!!!

توجه: این مطلب نوشته ای ساده،شخصی و معمولی از فردی معمولی است ، به احتمال زیاد هم تکراریه و هم بدون حرف تازه ! ولی خوب حرفیه که می خوام بگم پس می گم!  ممنون که اینجایید ولی خوب اگه بابت وقتی که صرف خواندن این مطلب کردید ناراحت شدید باید بگم حق دارید ناراحت بشوید! من که اولش گفتم حرفایی معمولیه...!  زنده باشید

 

خلاصه این نوشته:

در مناظره تلویزیونی نامزدهای ریاست جمهوری خبری از چالش و بحث در مورد دیدگاهها نبود! (منظور بگم بگم نیست بلکه تلاش برای نشان دادن برتری دیدگاههاست!)

زمان محدود  نامزدها فرصت بیان محتوای رسا رو از نامزدها می گرفت و هم فرصت دریافت مناسب و مقایسه مناسب رو از مخاطبان می گرفت!

سوالاتی که چند جوابی بودند و نامزدها از بین آنها باید جواب رو انتخاب می کردند مفید نبودند که البته به خاطر اعتراضات نامزدهادر نیمه راه متوقف شد!

نمایش عکس بدون شرح در بخش دوم برنامه که نامزدها باید برداشت خودشون رو در مورد آن عکس بیان می کردند ایده ی جالب و  مناسبی بود

 

(به روز رسانی 1: امروز  92/03/11 ، بعد از مناظره ی دیروز ، چهار نامزد ریاست جمهوری نسبت یه سبک و مدل برنامه مناظره اعتراض کردند)

(به روز رسانی 2: 92/03/12 ، علیرغم اعتراض  مستقیم و غیر مستقیم اکثر نامزدها، باز صدا و سیما داره به شیوه های مختلف از نوع برنامه مناظره دفاع می کنه ! خیلی خوب می شد صدا و سیما  یک نظرسنجی پیامکی انجام می داد تا مشخص بشود که  مردم  چه می گویند! و کاش این نظرسنجی رو همون اواخر برنامه مناظره اجرا می کردند و  و آمار لحظه ای رو هم نشون می دادند!

( به روز رسانی  3 : 92/3/16،  برنامه ی دوم مناظره ی تلویزیونی دیروز نسبت به برنامه ی قبلی در زمان بندی و  امکان  تعامل نامزدها  تغییرات قابل توجهی کرده بود  و  حداقل تا حدود نسبتا قابل قبولی  انتقاد و بحث متقابل و نقد دیدگاه ها در این قسمت مشاهده شد . این تعامل صدا و سیما و تغییر حاصله قابل تحسینه هر چند کاش از اول چنین تعاملی وجود داشت

**************************************************

 

...کسی نمی خواهد نامزدها بیایند بگم بگم کنند!!ولی حداقل باید فرصتی باشه که راحت نظرات یکدیگر را به چالش بکشند یا نه؟!!! باید فرصتی باشه تا  تفاوت ها  از طریق بحث  و نقد  مشخص بشه؟!!...

امروز خلاقیت صدا و سیما گل کرده بود   و(بنا به گفته ی مجری برنامه مناظره نامزدهای ریاست جمهوری) بعد از مشورت با بسیاری از کارشناسان و اساتید و از بین حدود 20 مدل ،مدلی جهت برگزاری مناظره انتخاب شده که نه تنها من!!!!! بلکه اکثر نامزدها هم به  آن اعتراض داشتند!

شما رو  به خدا ببینید  8 نفر رو جمع کردند و هی سوال می پرسند آن هم با مهلت پاسخ  3 دقیقه ای و یا 1/5دقیقه ای برای هر نامزد! آن هم در باره ی مسائل مهم اقتصادی !

 و انتظار هم دارند هم نامزد بتواند راحت دیدگاهش رو بگوید هم مردم حرف ها و تفاوت ها  رو دریابند !!  فکر کنم بیشتر شنونده ها و بیننده ها در این صورت نمی توانند خوب جمع بندی کنند  هم به خاطر  نوع ارئه مطالب نامزدها و زمان کم و هم به خاطر پشت سر هم بودن مطالب نامزدها ،آ« هم به تعداد 8 نفر!  خوب بیننده انگار زیر یه بمبارانه!! بمباران عقیده و نظر  آن هم مسلسل وار!! و آن هم بدون تمرکز رو ی محور های خاص! چون زود به زود وقت تمام میشه و سوال بعدی می رسه!

تازه زمان  این برنامه با این نحوه ی نامناسب 2:45ساعت  بود! فکرش رو که می کنم می بینم با اون نحوه ی زمان بندی و این زمان طولانی کل برنامه شاید تنها چیزی که عاید بیننده شود خستگی و کلافگیه!!!

واقعا شیوه ی نامناسبی برای مناظره نامزدها انتخاب کردند !  هر چند مناظره ای هم در کار نبود فقط هر کس نظرش  رو می گفت چون...

رئیس جمهور احمدی نژاد

توجه: این مطلب نوشته ای ساده،شخصی و معمولی از فردی معمولی است ، به احتمال زیاد هم تکراریه و هم بدون حرف تازه ! ولی خوب حرفیه که می خوام بگم پس می گم!  ممنون که اینجایید ولی خوب اگه بابت وقتی که صرف خواندن این مطلب کردید ناراحت شدید باید بگم حق دارید ناراحت بشوید! من که اولش گفتم حرفایی معمولیه...!  زنده باشید

راستش هر چه هم با خودم کلنجار میرم که آخه مرد حسابی اونی که اون روز کنار مشایی بود و دستش رو بالا برد و گفت...

اخبار ساعت آخر ثبت نام ریاست جمهوری رو هر چند دقیقه یکبار  می دیدم.در اخرین دقایق  که مشایی  به همراه  احمدی نژاد برای ثبت نام آمد و باقی قضایا...

حالا که چند روز از ماجرا گذشته چیزی که باعث شد چند خط  حرف و حدیث ! بنویسم اینه که دیشب تو  اخبار 20:30  خود رئیس جمهور احمدی نژاد و دو نفر دیگر در مورد اقدامشان (اقدام  احمدی نژاد)مبنی بر همراهی مشایی در هنگام ثبت نام ،حرفایی زدند که بخصوص دفاع اقای الهام از  این اقدام احمدی نژاد برای من مایه ی تعجب گردید.

هم  بقایی و هم آقای الهام  مثل خود رئیس جمهور در روز مذکور، گفتند چون احمدی نژاد در مرخصی بوده پس هیچ ایرادی ندارد  و   الهام اضافه کرد   چون رئیس جمهور مسئولیت مستقیم در اجرای انتخابات ندارد باز هم این کار احمدی نژاد اشکالی ندارد و غیر قانونی نیست !

نمی دونم چرا از حرفای الهام زیاد تعجب کردم!شاید چون قبلا عضو حقوقدان شورای نگهبان بوده انتظار نداشتم این حرف رو بزنه! بالاخره  کارهای مجموعه دولت  مستقیم یا غیر مستقیم وصله به راس هیئت دولت "رئیس جمهور" و وزارت کشور هم که در برگزاری انتخابات دخیله و در راسه!

به هر حال در اینکه مشایی مورد حمایت احمدی نژاد بوده و هست شکی نیست  و اصلا بحث سر این هم نیست که مشایی چگونه فردی است   حالا فرض کن مشایی نبود فلان نامزد دیگر بود سوال  اینه  که اینگونه اعلام حمایت شخص رئیس جمهور  از یک نامزد انتخاباتی ریاست جمهوری آیا قانونی است؟آیا درست و شایسته است؟ حتی اگر گفته ی جناب الهام  را استدلالی محکم بدانیم  که رئیس جمهور نقش مستقیم در اجرای انتخابات ندارد، آیا این طرفداری  در این سطح از حکومت و و در عین دارا بودن نقش غیر مستقیم در اجرای انتخابات  درست و پسندیده است؟

در مورد غیر قانونی بودن که شورای نگهبان اعلام کرده که این  کار رئیس جمهور  تخلف بوده  و عنوان مجرمانه را بر آن اطلاق کرده  و قرار شده مراتب آن به قوه قضاییه اعلام شود .

در مورد دیگر نیز  من که این کار را اصلا شایسته و درست نمی دانم!

راستش هر چه هم با خودم کلنجار میرم که آخه مرد حسابی اونی که اون روز کنار مشایی بود و دستش رو بالا برد و گفت مشایی احمدی نژاد است و احمدی نژآد مشایی است! یک فرد معمولی بود درست مثل دیگران! یک  فعال سیاسی بود ! بالاخره خیلی چیزا بود ولی رئیس جمهور نبود! احمدی نژاد بود نه رئیس جمهور احمدی نژاد!  چون ایشان در مرخصی بودند ! ولی دلم و عقلم اصلا و ابدا رضایت نمی دهند که نه خیر!  حالا این قدر ها هم  می فهمیم ! یعنی چه ؟!این حرفا  چیه می زنید ! اسم احمدی نژاد  چه با پیشوند رئیس جمهور همراه باشه چه خالی باشه ،چه در مرخصی باشه یا سر کار ! تا آخرین روز ریاست جمهوریش در نزدم مردم به عنوان رئیس جمهور مطرحه و با این عنوان شناخته میشه!حتی اگه تو مرخصی تنهایی بره پارکی،کتابخانه ای ،مغازه ای  همه میگن احمدی نژاده ها همونی که رئیس جمهوره! و این عنوان هم شخصی نیست که برای علایق شخصی مصرف گردد! فتامل...

راستی  این وسط  چه بر سر واژه ی مظلوم بیطرفی آمده؟

در ضمن  در وبلاگ قلمدان    چند سوال خوب دیگر هم مطرح شده :

"آقای احمدی نژاد اگر در سال 84 آقای خاتمی چنین اقدامی را انجام میداد شما چکار میکردید؟ آیا هاشمی رفسنجانی و خاتمی نمیتوانستند چنین کاری را انجام دهند؟ آیا آنها هیچ نظری در مورد نامزدهای بعدی ریاست جمهوری نداشتند؟

راستی اگر یک مدیر ساده چنین کاری می کرد وزرای شما با او چه میکردند؟"

------------------------------

" این مطلب  فراموش کردن اقدامات  درست رئیس جمهور احمدی نژادنیست ، که  آنها در اذهان  منصفان  فراموش نمی شوند ولی با این حال بعضی حرف ها اگر گفته شوند بسیار بهتر است تا اینکه  در اذهان محصور گردند..."

------------------------------

یک مسافر
 

به کجا چنین شتابان...(دنیای مجازی بازی ها و انسان ها)

 

 

به کجا چنین شتابان...

روزی فیلمی از تلویزیون می دیدم که در آن دو نفر در ساختمانی نگهبان شب بودند.یکیشون  مشغول بازی کامپیوتری بود از آن بازی های  اکشن اول شخص جنگی ! و اونجا هی داشت با شجاعت می جنگید و می کشت! و با شور و هیجان فریاد می کشید و واکنش نشان می داد!

اون دیگری فکر کنم مشغول کارهای معمولی بود نمی دونم  کیفشو می گشت  یا قهوه درست می کرد شاید هم دوربین ها رو چک می کرد...به هرحال بازی نمی کرد و شخصیتی معمولی داشت ،

در ادامه عده ای برای دزدی مسلحانه وارد ساختمان شدند و تیراندازی شد...اونی که قهرمان دنیای مجازی بود از ترس رفت گوشه ای زیر میز قایم شد !دست و پاش می لرزید و حتی نمی توانست درست اسلحه اش رو در دست بگیرد!!ولی اون همکارش  اسلحه رو برداشته بود و مبارزه می کرد!

اکنون در زمانه ای که هر چیزی دارد دیجیتالی می شود و جنبه ای مجازی به دنیای اطرافمان اضافه می شود  انسان هر لحظه بیشتر و بیشتر در خیال و مجاز فرو می رود  و لاجرم بیشتر و بیشتر از واقعیت دور می شود !

فکر که می کنم می بینم زیاد دور نیست روزی که پای آتاری می نشستیم و بازی هواپیما چه لذت زادی برای مان داشت  یا زیردریایی!!یک دسته بازی بود و صفحه ساده بازی در تلویزیون...اما حالا بازی ها چنان انسان را در خود می بلعند که مطمئنا دیری نمی گذرد که انسان آن قدر غرق در محیط بازی می شود که دیگر به سادگی نمی تواند

مرز بین بازی و و غیر بازی را مشخص کند ! و آن روز است که انسانی آن چنان را باید بیشتر شبیه ماشین دانست نه انسان! و خیال  و مجاز آنچنان در چشمش واقعی خواهد بود که واقعیت  واقعی! را وقعی نخواهد گذاشت !

خبرهای زیر مویدی بر بیشتر شدن ارتباط انسان با دنیای دیجیتال و محصولات آن  و  شروع  این نزدیکی و البته  اسارت  در دستان این دنیای دیجیتال است :

وسایل جدیدی جهت شبیه سازی هر چه بیشتر محیط بازی و درگیر کردن بازیکن در بازی توید شده اند:

...این تردمیل با هدستی که شامل دو مانیتور کوچک در مقابل چشمان کاربر است، طوری هماهنگ شده که دویدن کاربر بر روی آن و حرکات سر او -هر دو- در جهات مختلف، موقعیت شخصیت اول بازی در محیط دیجیتال را تغییر می دهد و به نوعی، کاربر در محیط واقعیت مجازی بازی می کند...منبع

 

...پژوهشگران آلمانی طی تحقیقی ثابت کرده اند که انسان ها نسبت به ربات ها احساس همدلی می کنند و این همدلی، صرف نظر از شکل ربات ها است؛ یک ربات دایناسور نما و یک ربات انسان نما هر دو بازخورد احساسی مشابهی را ایجاد کرده اند...منبع

 

...یک دختر 4 ساله در خانواده ای از اهالی جنوب شرق انگلیس، از 3 سالگی بر روی آیپد والدینش بازی های کامپیوتری انجام می داده و حالا دکتر روانپزشک او آقای ریچارد گراهام، بیماری "اعتیاد به آیپد" را در این کودک تشخیص داده. با دور شدن آیپد از او، نشانه های گوشه گیری در رفتارش مشاهده می شود که شامل کج خلقی و اوقات تلخی، و کارهای غیر قابل کنترل است... منبع

  و حالا به راستی چه بسیارند و بسیارتر نیز خواهند شد افرادی که قهرمان  هستند و یکه تاز در دنیای مجازی! با فلان قدر امتیاز و زرادخانه ای پر و پیمان ...!

قهرمانانی که به احتمال زیاد روزی بر آنها خواهد رسید در آینده ای نزدیک، که وقتی عصبانی شدند اگر هم اسلحه ای پیدا نکنند با مشت و لگد چنان بر اطرافیانشان ضربه خواهند زد که آنها را از هستی ساقط کنند و چون مرز خیال و واقعیت  را گم کرده اند با خود خواهند گفت مشکلی نیست که! واقعا که نمرده! فقط یک جونش رو از دست داده  و می تواند با جون بعدیش دوباره بیاید وسط بازی!!!

و از حالا باید به راستی گفت که ای انسان  به کجا چنین شتابان...

----------------------------

"یک مسافر"

 

چرا فقط انسان کامل؟!

 

در متن تسلیت رئیس جمهور احمدی نژاد به مناسبت در گذشت چاوز،علاوه بر مطالب مهمی  مثل رجعت، واژه ی انسان کامل توجه مرا به خود جلب کرد :

"...تردید ندارم که او (چاوز) بازخواهد گشت و به همراه همه صالحان و حضرت مسیح (ع) و تنها باقیمانده از نسل پاکان، انسان کامل، خواهد آمد و جامعه بشری را در استقرار صلح و عدالت کامل و مهربانی و کمال یاری خواهد کرد..."منبع

بعد  ایشان در جمع خبرنگاران  در ونزوئلا هم باز از کلمه انسان کامل استفاده کرده:

احمدی‌نژاد گفت: خدای متعال، حضرت مسیح و انسان کامل یار ملت‌ها خواهند بود و اینها حقایقی است که چاوز عمیقا به آن ایمان داشت.  منبع

معلومه که منظور از انسان کامل  در اسلام و عرفان شیعی ،امام زمان (عج) است و این کلمه(انسان کامل) اصطلاحی عرفانی است، ولی فکر کردم چرا آقای احمدی نژاد   به تنهایی از این واژه استفاده کرده؟  و چرا چنین تاکیدی بر این  کلمه دارد؟آیا نمی شد که لفظ امام رو به کار برد و هم لفظ انسان کامل را؟ و آیا این بهتر نیست؟  تا اینکه مطلبی از مشایی در این رابطه خواندم:

"اسفندیار رحیم‌ مشایی رئیس دبیرخانه جنبش عدم تعهد در گفت‌وگو با خبرنگار حوزه دولتخبرگزاری فارس در پاسخ به سؤالی درباره برخی انتقادات نسبت به پیام رئیس جمهور درباره درگذشت هوگو چاوز رئیس جمهور ونزوئلا گفت:‌ ما باید این پیام را در مقیاس جهانی نگاه کنیم.

وی با بیان اینکه باید ببینیم که این پیام می‌تواند چه آثاری در سطح دنیا داشته باشد تصریح کرد: آقای احمدی‌نژاد با این پیام نشان داد که آقای چاوز به عنوان یک قهرمان انقلابی نگاهی آسمانی داشت. "منبع

 و  الحال ! به این مطلب رسیدم که  همانطور که قبلا حرف از مدیریت جهانی زده می شدو همانطور که آقای مشایی پیام رو با مقیاس جهانی نگاه کرده و توصیف می کنند معلوم می شود که جهانی نگری و دید جهانی  داشتن و با جهان حرف زدن نکته و هدف مهمی در اینگونه بیانات است!

ولی  دو سوال:

اول:  اگر مثلا با مقیاس دینی به پیام تسلیت  آقای احمدی نژاد نگاه کنیم و ببینیم از لحاظ دینی چه آثاری می تواند داشته باشد و اینکه چقدر بعضی مطالب آ« درست یا نادرست است آیا به نتیجه ای مشابه با مقیاس جهانی می رسیم؟ آیا لزوما بین نگاه به مسایل با مقیاس جهانی و مقیاس هایی مثل مقیاس ملی یا دینی تفاوت هست؟ و  در صورت تفاوت کدام یک برترری دارد؟

دوم: آیا نمی شد در پیام تسلیت  و در ونزوئلا در کنار  کلمه ی انسان کامل از کلمه امام و عناوینی این چنین که در معارف دینی ما  ذکر شده و می شود، استفاده کرد؟تا حتی در مقیاسی جهانی نیز شنوندگان با مفهوم مورد نظر در قالب دو کلمه به صورتی جامع آشنا شوند؟منبع

و تازه ترین خبر!:

"به گزارش فارس، محمود احمدی‌نژاد رئیس‌جمهوری اسلامی ایران که در مراسم دومین دوره اعطای جایزه ملی علامه طباطبایی و اولین دوره اهدای جایزه شهید آوینی در محل نهاد ریاست‌جمهوری سخن می‌گفت، اظهار داشت«ملت ایران در طول تاریخ همواره با پیامبران مأنوس بودند و ملتی هستیم که آشکارا منتظر انسان کامل هستیم که همه حقیقت انسان را به او بشناساند." منبع

باز دارم فکر می کنم  مگر نه این است که در متون و مطالب دینی خود داریم که امام زمان (عج) را با القابش نام ببرید¹(امام زمان،حجه،صاحب الزمان،قائم آل محمد،صاحب العصر و ...شاید هدف این باشد  مردم با ذکر آنها بیشتر با حقایق آن القاب و هدف مورد نظر اشنا و مانوس شوند)

^{--------------------------------------------}

1-در روایتی داود بن قاسم جعفری از امام هادی(ع) نقل می‌کند که حضرت فرمود: «لایحل لکم ذکره باسمه»؛ ذکر آن وجود مبارک با نامش جایز نیست و سؤال شد چگونه ذکر کنیم فرمود «قولوا الحجة من آل محمد صلوات الله علیه»؛ بگوئید حجت از آل پیامبر(ص)،... منبع

دیگر سکوت نمی‌کنم(شعری آلمانی در مورد ایران و اسرائیل)

این شعر مربوط به ماهها قبله!(فروردین 91)،زمانی که گونترگراس ،نویسنده آلمانی برنده ی نوبل 1999 ،قدرت هسته ای اسرائیل  و ایران به اظهار نظر پرداخته و گقته در حالی که خود اسرائیل مجهز به کلاهک های اتمی است و هیچ کس حق بازرسی از او را ندارد ،بر اساس حدس و گمان و البته ترس از وجود بمب اتمی د ر ایران ، این کشور را تهدید جهانی  میداند در حالی که خطر اصلی خودشه! در آن زمان  این شاعر در مورد این شعر مورد ملامت و سرزنش عده ی زیادی(از طرفدارن اسرائیل) قرار گرفت ولی همواره از شعر خود دفاع کرده ،تا جایی که به تازگی نیز گفته:"بدترین کاری که در حق اسرائیل و ساکنان آن کرد ،رحم کردن به این کشور و اجتناب از انتقاد از آن است" ¹

نکته 1: در بندی از شعر ،این نویسنده آلمانی به گونه ای توهین آمیز از ایران یاد کرده که بی تردید زندگی در دامان تمدن لیبرال دموکراسی غرب و عدم آشنایی زیاد با دیگر تفکرات در این عرصه، موجب چنین قضاوت سخیفی د رمورد ایران شده است!و به هرحال امری پسندیده نیست! اما به هر حال وجه اصلی شعر نه ایران، که قدرت اتمی اسرائیل و خطرناک بودن آن برای صلح است، و به خاطر این پیام اصلی شعر است که واکنش های مخالف زیادی در مقابل شعر صورت گرفته است :

بنیامین نتانیاهو روز پنجشنبه از این که گراس در شعر خود، ایران را با اسرائیل مقایسه کرده به شدت انتقاد کرد. دفتر نخست وزیر اسرائیل، در اطلاعیه‌ای خشم‌آلود نوشت: «این ایران است که برای ثبات و امنیت جهانی خطرناک است نه اسرائیل.»

جیگال پالمور، سخنگوی وزارت خارجه اسرائیل، و امانوئل ناشون، سفیر اسرائیل در برلین، اظهارات گونتر گراس را "سخیف و غیرمسئولانه" خواندند. بی بی سی 16فروردین 91.

نکته 2- این شعر که مور هجمه فراوان قرار گرفت نشان از این دارد که در جهان کنونی اگر صدایی مخالف با تبلیغات گسترده غرب و خواست آنها،بلند گردد ،چه در قالب یک شعر یا در قالب شبکهه ای رسانه ای مثل شبکه های ماهواره ای ایران به زبانهای اسپانیولی و عربی و ...همه  از طف غرب ،محکوم به برخورد قاطع تبلیغاتی و ،بی اعتبار شدن و اقدامات عملی (قطغ پخش برنامه ها از ماهواره های خود) می گردند و این است جهان  آشفته به ظاهر آزاد کنونی...

===========

به هرحال این شعر با تفاوت هایی در ترجمه در سایت های ایرانی نیز منتشر شده که من این ترجمه را از سایت  خبرگزاری مهر نقل می کنم:

 

چرا سکوت می‌کنم، کتمانی اینهمه طولانی،
بر آنچه که آشکار است، و «از بازی جنگ»
انجام شده، که در انتها، جان به در بردگانش،
این ماییم، حداکثر در حد در حاشیه مانده‌ها.
موضوع، حق ادعایی در ضربه اول است،
که پهلوان پنبه‌ای آن را به یوغ خود کشیده
و به هیاهویی سازمان یافته در آورده
که خلق ایران گویا باید نابود گردد، چون در حوزه قدرتش، ساختن
یک بمب اتمی مورد ظن و گمان است.

اما من چرا خود را منع کرده‌ام،
نام کشور دیگری را بر زبان جاری سازم،
که از سالیان گذشته ـ ولو مخفیانه ـ توان اتمی رو به تزایدی را در اختیار گرفته
فارغ از هر کنترلی، چونکه بازرسی آن
میسر نیست؟

کتمان عمومی این امر واقع، که سکوت من هم جزیی از آن است،
به نظرم، دروغ آزاردهنده‌ای است
الزامی که حکم مجازاتی را منظور می‌کند
مادامیکه مورد بی‌توجهی قرار گیرد
چونان حکم «ضد سامی‌گری» است که عادی می‌شود
و اما اینک، چون سرزمین من،
با جنایات خاصه‌اش،
که بی‌نظیرند،
هر بار مورد بازخواست قرار می‌گیرد،
اما این بار از سر ِ سوداگری محض، ولو
با چرب زبانی به عنوان جبران مافات اعلام می‌شود که،
یک زیردریایی دیگر به اسراییل
تحویل می‌شود، که ویژگی‌اش
حمل کلاهک‌های انهدام جمعی است
و به جاهایی قابل هدایت باشد
که فقط وجود یک بمب اتمی که اثبات هم نشده
و فقط ترس و واهمه دلیل اثباتی آن است،
و من می‌گویم، آنچه را باید گفت.

و اما چرا اینهمه سکوت کرده‌ام؟
چون می‌دانستم، تبارم،
که با ننگی هرگز زایل نشدنی عجین شده،
از آن بازم می‌داشت، این امر به غایت آشکار را
به اسراییل، سرزمینی که به آن دلبسته‌ام
و می‌خواهم دلبسته هم بمانم، نسبت دهم.

و چرا تازه الآن می‌گویم؟
به پیری افتاده و با آخرین خامه قلم:
که قدرت اتمی اسراییل به مخاطره می‌اندازد،
صلح جهانی را که خود بخود شکننده و لرزان هم هست؟

چون باید گفته شود
که فردا خیلی دیر است؛
نیز چون ما ـ آلمانی‌هایی که بقدر کافی گنهکاریم،
تدارکچی جنایتی بشویم،
که قابل پیش‌بینی است، و آنگاه که شراکت در جرم
با هیچ عذر و بهانه معمولی
زدودنی نباشد.

و اذعان کنم که: دیگر سکوت نمی‌کنم
چون از ریاکاری غربیان
به جان آمده‌ام، و امید آن دارم
بسیاری دیگر کسان نیز از سکوت رهایی یابند
بانیان و عاملان خطر قابل لمس
به چشم‌پوشی از استفاده از زور وادار شوند
همینطور بر آن اصرار و ابرام شود
کنترل‌های دائمی و بی‌مانع و رادع
بر توان هسته‌ای اسراییل
و تاسیسات هسته‌ای ایران
توسط یک نهاد بین‌المللی
از سوی دولتین هر دو کشور، داده شود.

و فقط اینگونه است که
همه انسان‌ها در این
منطقه‌ای که دیوانگی آن را به اشغال خود در آورده
و تن به تن در دشمنی با هم زندگی می‌کنند
آخرالامر دست ما را هم بگیرند.²

 

1- خبرگزاری کتاب ایران

2- خبرگزاری مهر

عجب دنیایی داریم! جنگ های بشریت!

 

 

 

نکاتی تکان دهنده در مورد جنگ های بشریت!:

1. تا کنون 14 هزار  جنگ در تاریخ بشری روی داده است!
2. چهار میلیارد(4/000/000/000)انسان جان خود را از دست داده اند!
3. در جنگ های قرن 20 میلادی 200 میلیون انسان کشته شده اند!
4. کره ی زمین در قرن 20 فقط سه هفته را بدون جنگ سپری کرده است!
5. در طول 500 سال گذشته 28 جنگ با ایران صورت گرفته است که در27 جنگ غیر از دوران دفاع مقدس بدون استثنا بخش هایی از کشور به بیگانگان واگذار شد و جهان در این زمینه ما را با عهدنامه ترکمانچای و گلستان می شناختند.

به نقل از سردار سراج ،فرمانده بسیج وزارتخانه ها و ادارات کشور، در همایش شمیم پایداری ،تاریخ انتشار خبر :4مهر 1390

لینک کامل خبر

 ( عکس اول :جنگ ویتنام

عکس دوم: مارس 1992، بجلجینا کشتار مردم در شهر بجلجینا در آغازین روزهای جنگ،

               جنازه ها بعضا چندین و چند روز در خیابان ها رها شده باقی می ماندند.)