حلزوووون !!!!!!!!!!!!!

صبح سر صبحانه : حلزون هنگامی که از سطحی عبور می کند ترشحاتی از خود بر جای می گذارد...

 مابین صبح و ظهر :حلزون از پوست شما محافظت می کند...

ظهر: ... بسته ی جدید حلزون با 50 درصد افزایش حجم و 20 درصد تخفیف...

مابین ظهر تا شب : (مثلا یکی از مصرف کنندگان):...من از کرم حلزون خیلی راضی ام...

اول شب: کرم حلزون ساخت ایران...این کرم حاوی عصاره ی ...

وسطای شب: کرم حلزون ...انتخاب ما سلامتی ش ماست...قیمت فقط 129000 هزار تومان

آخرای شب و صبح روز بعد تا آخرای شب فردا و پس فردا و پسان فردا و ...: حلزون ...حلزون...حلزون...

تعداد پخش آگهی در روز: تا دلت بخواد!! ( موخره ی خواندنی  مطلب پایین  عکس )

به روز رسانی:

بشتابید...بشتابید...آگهی جدید حلزون  رو از دست ندهید که نصف عمرتان بر فناست!!!...از ما گفتن  بود بعدا نگید نگفتید!!!!!!!

توضیح:  گویا به علت گسترش اعتراضات  بینندگان نسبتا محترم تلویزیون به حلزون!!!!! شرکت سازنده کرم های  عصاره ی حلزون  و تلویزیون  به خاطر احترام به این  مطالبات ،  و ایضا به خاطر توجه به سلامتی روح و روان و اعصاب و معصاب  بینندگان مذکور!! (همانگونه که به  سلامت پوست  بینندگان اهمیت می دهد )پخش سری جدید تبلیغات حلزون رو  اغاز کردند... تا  تا تنوعی در ریتم و نوع تبلیغ  ایجاد شود تا بلکه  حقوق بینندگان نیز رعایت شود اعصابشان کمی آرامش یابد  و معترضان نیز  کمی از اهمیت این آگهی ها آگهی یابند و این قدر سوسول بازی در نیاورند !!!!!!!... بشتاید آی خانه دار و بچه دار...

نکته ی الحاقی : حیف که دقت نکردم ببینم دقیقا هر آگهی حلزونی چقدر طول میکشه!...هر چند مشخصه بیشتر از یک دقیقه است ...حالا یه حسابدار می خواد که حساب کنه زمان پخش در تمام شبکه ها و البته پولی که گیر تلویزیون میاد!!!!!!!!

 

موخره  :

 1 -  بنا به گزارشهای غیررسمیjتایید نشده یا رسمی تایید نشده عده ای از بینندگان تلویزیون دچار حلزون هراسی شده اند چون شب ها همه اش کابوس حلزون را می بینند!

 درد دل یکی از آن بینندگان نسبتا محترم: بله آقا چه کنیم ما هم حلزونی شدیم  دیگه!!!  از بس صبح تا شب  قبل اخبار بعد اخبار قبل فیلم و سریال و  وسطا و آخرا  باز  تبلیغ حلزون رو دیدیم  دیگر از دست حلزون آسایش نداریم...

 

2 - عده ای از بینندگان باز نسبتا محترم  تلویزیون طی نامه ای سرگشاده  اعلام کرده اند که آقا جان این چه وضعشه ...هیچ دقت کردید که تلویزیون این اواخر هی داره محصولات  پوستی  (با گرایش بیشتر آرایشی ) پخش می کنه؟! نه جون ما دقت کردید؟!... اصلا این محصولات چقدر ضروری هستند که   ضرورتا صبح تا صبح روز بعد هی  آگهیش پخش میشه!...بله درسته پول تبلیغشو میدن ولی پس مسائل کلانی چون عدم گسترش مصرفگرایی غیرضروری  که از لوازم تمدن بازاری غربیه  ولی این آگهی ها تبلیغ همون مصرفگرایی هاست  چی میشه؟!نه واقعا چی میشه؟...حالا نمیگیم اصلا تبلیغ نشه ولی به اندازه  و  در جای مناسب و  ... در حد معرفی تبلیغ بشه نه اینکه ناخودآگاه بیننده نسبتا محترم رو مجبور به ثبت نام حلزون و ایجاد انگیزه های خرید آینده ای  نمود! این آگهی ها ما رو به یاد سایت های زرد و تبلیغات آنها می اندازد...بابا یه نگاهی به دور و برتان بیاندازید!!!!!!!

 

3 -باز بنا نوشته ی ستون شایعات  بعضی سایت های  ناشناس که نخواسته اند نامشان فاش شود عده ای از بینندگان دوباره نسبتا محترم  طی نظرسنجی ای  اعلام کرده اند که: ...بله آقا (یا خانم!) یه روز که خسته و کوفته اومدم خونه دیدم یک تبلیغ بلند بالا! از حلزون در تلویزیون پخش میشه ! نمی دانم چرا  فکر کردم که تلویزون ما ماهواره ای شده !!...نخندید آقا (یا خانم!)ما همسایه مون ماهواره داره و آنتنش (ببخشید بشقابشم جلو چشمه ! که بگه  من هستم اگر که اینجایم!) گفتم خط رو خط افتاده  و تلویزون نسبتا سنتی ما داره آگهی های ماهواره ای همسایه مون رو  پخش میکنه...یعنی چی آقا  چرا دستگیرم می کنید؟  چی رو کجا دیدم ؟ تبلییغ ماهواره ای  رو ؟... نه بابا من پاک پاکم ... تو ترک...گفتم که خونه همسایه مون...

 

4 - در همین فاصله ی نوشتن این مطلب عده ای از محترمان تماس گرفته و گفته اند که چرا بینندگان محترم تلویزیون را نسبتا محترم خطاب کرده اید؟ در جواب این عزیزان باید  گفت  که مرد مومن (یا زن مومنه!) اگه تلویزیون شما  و ما رو کاملا محترم حساب می کرد که دیگه به خاطر مشتی ریال! آگهی ای مثل تبلیغ حلزون را شب و روز مدام پخش نمی کرد که!...والله...شما ببینید بعضی وقتا از 5 شبکه ی در دسترس چهار تاش  آگهی پخش می کنند که سه تاش  حلزونیه! و اون یکی هم چند لحظه بعد حلزونی میشه!

(چی فرمودید؟ چرا 5 شبکه؟بله با عرض شرمندگی باید بگویم که هنوز در منطقه ما خبری از پخش دیجیتالی نیست! و ما هم که قانعیم و از پس دیدن 5 شبکه همه به زور بر می اییم! فقط یه چیزی، لا اقل کاش این مشت های ریال آگهی های حلزونی صرف گسترش پخش دیجیتالی (بخصوص در منطقه ی !)ما می شد. میشه که بشه؟

 

5 - تا سطر فوق را نوشتیم دیدیم موبایلمون زنگ خورد  و آن طرف خط یکی فرمود که :حله آقا جان شما این نوشته رو ننویس!پاک آبروی بعضی ها رو  برده یا می بره ...ماهم  چشم ! لابی می کنیم  خیلی زوووود  ظرف چند سال اخیر  منطقه ی شما دیجیتالی میشه ... عرضی نداری ؟ پس  فرمایشمان تمام!!"

 

6 - طبق اخبار ناموثق منابع  نه چندان آگاه!شرکت معروف گمنامی از دیار چین و ماچین  در راستای حمایت از سلامتی بینندگان نسبتا محترم تلویزیون وطنی اخیرا پودر و قرص ضد حساسیت  به حلزون ( همراه با بسته ی  رایگان  ضد خوابهای  حلزونی !) تولید کرده که به زودی از طریق آنان که به سلامتی مردم می اندیشند و درد هیچ گونه ریال و تومنی ندارند وارد کشور خواهد شد. و مژده که تبلیغات تلویزیونی این  محصول معجزه آسا نیز به زودی زود از رسانه ملی پخش خواهد شد...خوش به حال شما بینندگان نسبتا محترم...

 

7 - دیگه بسه ! برم تلویزیون رو خاموش کنم که باز داره میگه حلزون ...حلزووووووووون!!!!!!!!!!!!!

 

"یک مسافر"

=======================================================================

در این باره لینک زیر نیز حاوی مطالب خوبی می باشد

  یادداشت های یک خبرنگار

 

کودکانه

به نام او که حق است

سلام

یادش به خیر وقتایی که کودک بودیم!شاید چیزی شبیه شازده کوچولو بودیم!!با دیدن همدیگه خوشحال می شدیم و لبجندی به پهنای صورت بر لب می نشاندیم!!...نه؟!..باشه  قبول ! لبخند نه ...بلکه خنده ...چقدر صاف و بی ریا بود اون خنده ها ...و خوب اگرغباری نیز در ته ان خنده ها بود کودکانه بود و زود گذر...

یادش به خیر وقتایی که هنوز آتاری برایمان آرزویی بود با اون بازی  هواپیمای ساده اش که برای ما دنیایی بود...هر چند اونوقت ه هنوز ما بودیم و بازی های انسانی مان!!!شمشیر بازی،  هفت سنگ،والیبال و فوتبال و بازی هاس سنتی تر  با سنگ و چوب و ...

یادش به خیر اون وقتایی که برای دوستانمان کارت تبریک 5 تومانی می خریدیم و با چه حس و حالی پشتش رو پر می کردیم از شعر و جملات قشنگ (با طعم غلط های املایی!!)،پرش می کردیم از اشکالی که مثلا گل بودند و سبزه...ای ی ی ی...چه روزایی بودند ...روزایی بودند  که آدم بزرگ نبودیم...

راستش فکر می کنم چقدر خوشبختند آنهایی که تو بزرگسالی هم هنوز هم که هنوزه کودکانه های تو وجودشون دارند...اینا اونایی هستند که شازده کوچولو با دیدنشان هیچ وقت نمی گفت :"این آدم بزرگ ها چقدر عجیب اند..."

پس می نویسم به یاد دوران کودکی که کودکانه پشت کارت تبریک های کوچکمان می نوشتیم :

دو شاخک انارک

عید شما مبارک

خوش باشید ای کارمندان که خبری خوش رسید!!

 

 

( کارمند  و کارگر جماعت الحق و الانصاف حتما  دیگر هیچ گونه نگرانی از بابت عید و مخارج قبل و بعد ندارد و مختصر ناخوشی مزاجی که بواسطه ی مختصر گرانی !بوجود آمده بود با این خبر مبدل به سرور و شادی بی حد و حصر گردید!!)

!و اما خبر به گزارش خبر گزاری ها!!!:

"   خبر خوش اقتصادی برای کارمندان و کارگران

مدیرکل تامین،‌ توزیع و تنظیم بازار وزارت صنعت،‌ معدن و تجارت از ارایه سبد کالایی به کارمندان و کارگران خبرداد و گفت: بر اساس این سبد، 4 کیلوگرم گوشت قرمز و 5 کیلوگرم مرغ و همچنین 4 نوع برنج میان کارگران و کارمندان دولت توزیع خواهد شد."

بولتن نیوز

زنده گی و زندگی

چه راحت بسان کودکی نادان ،یا بزرگ سالی کوچک،

(مثل آدم بزرگ های شازده کوچولو) زنده گی می کنیم و با زندگی بیگانه ایم!!

 

 

پایان 30 سال

امروز روزی است مثل روز های دیگه برای خیلی های دیگه!ولی برای بعضی ها هر روز می تواند معنای خاصی داشته باشد!امروز می تواند برای کسی یادآور خاطره ای نیک یا بد باشد! روز تولد یا سالگرد وفات عزیزی باشد!روز ازدواج کسی باشد یا ...!امروز برای من یک روز معمولی بود ولی نه زیاد معمولی! ولی برای یک بزرگوار  در شهر کوچک ما، هوراند،امروز روز خاصی بود!امروز برای او پایان یک دوره بود !دوره ای چندین و چند ساله!

آری امروز پس  از 30 سال  در کنار دانش آموزان زیستن،دست انها گرفتن،فکر آنها بال و پر دادن، برای یک معلم روز بازنشستگی بود.

در مراسمی ساده اما صمیمی  ،معلم پیشکسوت حاج غلامعلی عبدی آزاد،و همکاران نظاره گر اسلاید شویی گشتند که از اوان خدمت آن استاد محترم را تا  همین چند روز قبل، در قالب عکس هایی به یاد ماندنی نشان می داد ،عکس هایی که گذر عمر در سال های خدمت را به خوبی می نمایاند...چه می شود کرد ! دنیا است و عمری که می گذرد...به هر حال... بعد از 30 سال خدمت و زحمت امروز از مدرسه خداحافظی نمود! ولی عیان است که معلم اگر بازنشسته هم شود باز دل در گرو مدرسه و دانش آموزان و همکاران دارد و در حقیقت او هیچ وقت از کار تعلیم و تربیت و معلمی بازنشسته نمی شود هر چند که در مدرسه نیز حضور نیابد!

او هر جا که باشد  معلم است و معلم باقی خواهد ماند چه برای خیل عظیم دانش آموزانش و چه برای همکاران و دیگران! و خاطره هایش نیز با آنها خواهد بود.

آری معلمی چیزی بسیار فراتر از یک شغل است،معلمی خاطره ساز و خاطره پرور است ...

به هر حال ما به عنوان کسی که زمانی شاگردی آن پیشکسوت را نموده ایم، هیچ نداریم بگوییم جز انکه :

"معلم عزیز،زحمات 30 ساله ی شما را ارج می نهیم و سپاسگزار شما هستیم. بعد از این همه خدمت واقعا خسته نباشید.

امید آن داریم هر جا که باشید لطف خدا بیشتر  از هر زمان  شامل احوالتان گردد."

سینمایی جورج دبلیو بوش امشب در تلویزیون

امشب(91/06/10) ساعت 20:30 فیلم سینمایی جورج دبلیو بوش به کارگردانی اولیور استون از شبکه ی چهار سیما پخش میشه.فیلم در مورد  زندگی رئیس جمهور  سابق آمریکاست  و به موضوعات مختلفی می پردازه از جمله به حمله آمریکا به عراق و اشغال آن و سیاستهای دولت آمریکا دراین مورد و البته د ر مورد ایران هم تو فیلم حرف هایی زده میشه...فکر کنم باید فیلم جالبی باشه...

کمک به زلزله زدگان آذربایجان(اهر،ورزقان و هریس)

سلام.چند روز پیش(شنبه عصر حدود ساعت 5 )زمین استان مان (آذربایجان شرقی) در شهرستان های اهر ،ورزقان و هریس به شدت لرزید و متاسفانه تعداد زیادی از هموطنان در این حادثه داغدار گردیده و دچار جراحت و اسیب و خسارت شدند.خدا رفتگان را بیامرزد و به بازماندگان صبر و شکیبایی عنایت فرماید.

آنچه اکنون مهم و ضروری است یاری رساندن به بازماندگان است...باید شتافت ای هموطن...پس یا علی