به کجا چنین شتابان...(دنیای مجازی بازی ها و انسان ها)
به کجا چنین شتابان...
روزی فیلمی از تلویزیون می دیدم که در آن دو نفر در ساختمانی نگهبان شب بودند.یکیشون مشغول بازی کامپیوتری بود از آن بازی های اکشن اول شخص جنگی ! و اونجا هی داشت با شجاعت می جنگید و می کشت! و با شور و هیجان فریاد می کشید و واکنش نشان می داد!
اون دیگری فکر کنم مشغول کارهای معمولی بود نمی دونم کیفشو می گشت یا قهوه درست می کرد شاید هم دوربین ها رو چک می کرد...به هرحال بازی نمی کرد و شخصیتی معمولی داشت ،
در ادامه عده ای برای دزدی مسلحانه وارد ساختمان شدند و تیراندازی شد...اونی که قهرمان دنیای مجازی بود از ترس رفت گوشه ای زیر میز قایم شد !دست و پاش می لرزید و حتی نمی توانست درست اسلحه اش رو در دست بگیرد!!ولی اون همکارش اسلحه رو برداشته بود و مبارزه می کرد!
اکنون در زمانه ای که هر چیزی دارد دیجیتالی می شود و جنبه ای مجازی به دنیای اطرافمان اضافه می شود انسان هر لحظه بیشتر و بیشتر در خیال و مجاز فرو می رود و لاجرم بیشتر و بیشتر از واقعیت دور می شود !
فکر که می کنم می بینم زیاد دور نیست روزی که پای آتاری می نشستیم و بازی هواپیما چه لذت زادی برای مان داشت یا زیردریایی!!یک دسته بازی بود و صفحه ساده بازی در تلویزیون...اما حالا بازی ها چنان انسان را در خود می بلعند که مطمئنا دیری نمی گذرد که انسان آن قدر غرق در محیط بازی می شود که دیگر به سادگی نمی تواند
مرز بین بازی و و غیر بازی را مشخص کند ! و آن روز است که انسانی آن چنان را باید بیشتر شبیه ماشین دانست نه انسان! و خیال و مجاز آنچنان در چشمش واقعی خواهد بود که واقعیت واقعی! را وقعی نخواهد گذاشت !
خبرهای زیر مویدی بر بیشتر شدن ارتباط انسان با دنیای دیجیتال و محصولات آن و شروع این نزدیکی و البته اسارت در دستان این دنیای دیجیتال است :
وسایل جدیدی جهت شبیه سازی هر چه بیشتر محیط بازی و درگیر کردن بازیکن در بازی توید شده اند:
...این تردمیل با هدستی که شامل دو مانیتور کوچک در مقابل چشمان کاربر است، طوری هماهنگ شده که دویدن کاربر بر روی آن و حرکات سر او -هر دو- در جهات مختلف، موقعیت شخصیت اول بازی در محیط دیجیتال را تغییر می دهد و به نوعی، کاربر در محیط واقعیت مجازی بازی می کند...منبع
...پژوهشگران آلمانی طی تحقیقی ثابت کرده اند که انسان ها نسبت به ربات ها احساس همدلی می کنند و این همدلی، صرف نظر از شکل ربات ها است؛ یک ربات دایناسور نما و یک ربات انسان نما هر دو بازخورد احساسی مشابهی را ایجاد کرده اند...منبع
...یک دختر 4 ساله در خانواده ای از اهالی جنوب شرق انگلیس، از 3 سالگی بر روی آیپد والدینش بازی های کامپیوتری انجام می داده و حالا دکتر روانپزشک او آقای ریچارد گراهام، بیماری "اعتیاد به آیپد" را در این کودک تشخیص داده. با دور شدن آیپد از او، نشانه های گوشه گیری در رفتارش مشاهده می شود که شامل کج خلقی و اوقات تلخی، و کارهای غیر قابل کنترل است... منبع
و حالا به راستی چه بسیارند و بسیارتر نیز خواهند شد افرادی که قهرمان هستند و یکه تاز در دنیای مجازی! با فلان قدر امتیاز و زرادخانه ای پر و پیمان ...!
قهرمانانی که به احتمال زیاد روزی بر آنها خواهد رسید در آینده ای نزدیک، که وقتی عصبانی شدند اگر هم اسلحه ای پیدا نکنند با مشت و لگد چنان بر اطرافیانشان ضربه خواهند زد که آنها را از هستی ساقط کنند و چون مرز خیال و واقعیت را گم کرده اند با خود خواهند گفت مشکلی نیست که! واقعا که نمرده! فقط یک جونش رو از دست داده و می تواند با جون بعدیش دوباره بیاید وسط بازی!!!
و از حالا باید به راستی گفت که ای انسان به کجا چنین شتابان...
----------------------------
"یک مسافر"