راستی چرا سازمان ملل در قطب جنوب قرار ندارد؟!!!!

ا"مجلس نمایندگان آمریکا روز پنجشنبه طرح مخالفت با ورود حمید ابوطالبی به خاک آمریکا به عنوان سفیر ایران در سازمان ملل را با یک رای قاطع تصویب کرد. به گزارش این طرح که پیش از این از سوی سنای آمریکا نیز به تصویب رسیده بود باید به امضای باراک اوباما برسد..."منبع

نمی دونم چرا سازمان ملل رو  یک جای کاملا مستقل  مثل واتیکان تعریف نکرده اند.منظورم از لحاظ مالکیت سرزمینیه که دیگه نیازی نباشه کشوری میزبان اون سازمان باشه! اون هم کشوری مثل  ایالات متحده ی آمریکا که شهره ی عام و خاصه در سیاست های دو گانه  و  یکه تازی بای نحو  !!!

نه جدا  چرا سازمان ملل رو نبردند جایی مثل قطب جنوب که دیگه ملک هیچ کشوری نباشه درست مثل آب های آزاد!! اون وقت دیگه آمریکا دلبخواهی ( و البته در  قالب تفاسیر دلبخواهی از  هزاران قانون و مقررات) 

 نمی تونست  در مورد اینکه کشورهای دیگه  چه کسی رو به عنوان نماینده ی خودشان در سازمان ملل تعیین کنند ،دخالت کنه  و بهشون  اجازه ی ورود نده!!

البته این طبیعیه که کشوری مثلا  به افراد  خارجی خاصی  بنا به دلایلی اجازه ی ورود به خاکش رو نده ولی نکته اینه که در این جا  فرد خارجی(نماینده ی  انتخابی ایران در سازمان ملل متحد) می  خواد بره سازمان ملل  !مقصد سفر ایشون و ماموریتشون سازمان ملله نه خود آمریکا! ولی خوب گره مسئله اینجاست که سازمان ملل هم داخل خاک آمریکاست و آمریکا میزبانشه و هر وقت دلش بخواد ،درست یا نا درست، در مورد اجازه  ورود دیگران به سازمان ملل هم تصمیم می گیره!

هر چند گویا قراردادی به نام قرارداد مقر بین کشورهای میزبان و سازمان های بین المللی  مستقر در آ«ها منعقد شده و این موارد در آنجا مطرح شده  و کشورهای عضو هم آ« رو قبول کرده اند ولی حتی اگه طبق اون قرار داد هم آمریکا در اینگونه موارد حق داشته باشه( که شاید هم حق نداشته باشه ) باید گفت  این هم از جمله نکات منفی و لازم التغییر در ساختار و سازمان ، سازمان های بین المللی مهمی چون  سازمان ملل متحد است  درست مثل قانون عضویت دایم فقط 5 کشور در  شورای امنیت و قدرت فصل الخطابی آنها در قبول یا رد مصوبات شورا( همان حق وتو!).

حالا می رسیم به اینکه آیا

اگه سازمان ملل جایی بود که خودش حاکمیت داشت و نیازی به میزبان نداشت!

اگه سازمان ملل تو قطب جنوب بود  که  تحت مالکیت کشور خاصی نیست!

اگه سازمان ملل حتی روی کره ی ماه بود!!!!!

دیگه آمریکا نمی تونست  در کارهای سازمان ملل  مثل  حضور  فلان شخص در سازمان ملل  دخالت کنه؟!

راستی  دخالت نمی کرد؟

به نظرم با توجه به سابقه ی  تاریخی  آمریکا  که نمایانگر جهت گیری ها و سیاست گذاری های خاصیه و همیشه در جهت  استفاده از قدرت (سخت و نرم) و گشترش نفوذ  استعماری و استثماری خود  بخصوص د ررابطه با کشورهای ضعیف بوده و بویژه با توجه به  احساس کدخدایی در دهکده ی جهانی  در دو دهه ی اخیر که میدان رو هم از وجود رقیبی  چون شوروی سابق خالی دیده میشه گفت که حتی اگه سازمان ملل هم در  خاک آمریکا نبود باز آمریکا  دخالت هایش رو ادامه می داد چون هم خوی دخالت گری دارد و هم قوانینی چون حق وتو  دست آمریکا و کشورهای آ« چنانی را باز می گذارد...

حیف ایده ی ای چون سازمان ملل که به این نحو اجرا شده و می شود ...(هر چند ایده اش هم مال همون قدرتایی بود که الان حق ناحق وتو رو دارند!!!)

 

خوشحالم از این آگهی بازرگانی!!( مرد رویاها)

 

خدا رو شکر تو تلویزیون هر چی کم داشته باشیم کمبود آگهی نداریم! الهی هزار مرتبه شکر...!! یک زمانی 24 ساعته گوشمون پر شده بود از  تبلیغات کرم حلزون! الان هم که  دیگه خبری از خلزون نیست باز شکر خدا که تبلیغات کفش تن تاک، کباب پز پلین ،ماهی تابه ی فلان و  بهمان  در کنار تبلیغات شکلات و تنقلات  باز ما رو بی نصیب نگذاشته !! اما چیزی که من رو متعجب  و البته خوشحال کرده اینه که امروز  بین آگهی ها  دیدم که دارند تبلیغ یک کتاب رو پخش می کنند! کتاب مرد رویاها نوشته ی سید مهدی شجاعی که در واقع زندگینامه ی شهید چمران است!هنوز که هنوزه از بهت و حیرت خود بیرون نشده ام! چطور  شده که بین آ« همه تبلیغات رنگ و وارنگ کتابی مجال یافته تا رخی بنمایاند؟!

می دونم هزینه ی تبلیغات تلویزیونی خیلی زیاده و مسلما با این اوضاع کتاب خوانی و البته گرانی کتاب  خیلی سخته کتابی بیاد تو تبلیغات بازرگانی خودشو نشون بده! ولی به هر حال این تبلیغ و حضور  بسیار نیک و پسندیده است!ما که چشم و گوش بسته اسیر و مسحور تبلیغات  و آگهی ها بخصوص از نوع تلویزیونی اش شده ایم! پس چرا بین اون همه اسامی و کالاها اسم کتاب هم  مستقیم نره تو حافظه ی کوتاه مدت و بلکه دراز مدت ما! خوشحالم بابت  این آگهی ! همین

 و اما خود کتاب : این آگهی باعث شد برم  دنبالش تو نت بگردم : سید مهدی شجاعی از نویسندگان نامی و متبحر و متعهدی است که آثار  ارزشمندی دارد و اکنون زندگینامه ی یک مجاهد "شهید چمران" رو از دیدگاهی متفاوت نوشته و به صورت چند بعدی شخصیت و زندگی  آ« شهید بزرگوار را معرفی  و توصیف کرده است ...

کتاب بیشتر از 500 صفحه  دارد و 25 هزار تومان هم قیمتشه و انتشارات نیستان  چاپش کرده است .مطمئنا با توجه به موضوع ،نویسنده و نیز حجم کتاب می توان انتظار داشت که کتابی بسیار پربار و  خواندنی باشد.

"«مرد رؤیاها» داستانی است از زندگی شهید چمران در آمریکا، لبنان و مصر که تا پیش از این کمتر درباره آن گفته شده بود. شجاعی در این فیلم‌نامه می‌کوشد در فضایی میان یک اثر اکشن و یک ملودرام عاشقانه از زندگی یک مجاهد قلم بزند... ادامه نوشته و آشنایی بیشتر با کتاب و محتوای آن در خبرگزاری کتاب(کلیک)

 

 

اقدام به موقع بیانی ها در رابطه با یک آسیب پذیری اینترنتی

در چند روز اخیر  یک آسیب پذیری مهم امنیتی در  رابطه با سرورهای اینترنتی  در سطح جهانی کشف شده و البته راه حل آ«نیز ارائه شده است. این آسیب پذیری  به راحتی م یتواند مورد استفاده  ی سارقان اینترنتی برای سرقت اطلاعات حساس کاربران چون رمز های  بانکی و ایمیل ها و ... قرار بگیرد .آن چه که  می خواهم بگم در  مورداقدام قابل تقدیر  شرکت بیان در  این باره است که سریعا  اقدام به انتشار  عمومی خبر نموده  و مراکز مربوطه را نیز رد جریان گذاشته یا  به آ«ها هشدار داده است! و گزارشی لحظه به لحظه از چند سایت ایرانی و غیر ایرانی ارائه نموده که سیر توجه یا بی توجهی آ« سایت ها به  هشدار مربوطه را نشان می دهد.

خوشبختانه  با اطلاع رسانی  به موقع بیان سایت های در معرض خطر ،مشکل امنیتی را رفع کرده اند . هر چند گویا مراکزی چون  آپا ،که در مورد امداد و امنیت رایانه ای فعال هستند، به موقع وارد عمل نشده اند ولی خوشبختانه بیانی ها جبران کرده اند و با اطلاع رسانی  به موقع سهم به سزایی در رابطه با کاهش و از بین بردن خطرات  امنیتی فوق در عرصه ی سایت های داخلی  ایفا کرده اند.

من به نوبه ی خود واقعا از این اقدام  بیانی ها تشکر می کنم و امیدوارم همواره پویا، خلاق و پیشرو باشند.

مشروح  اطلاع رسانی  بیان در مورد  آسیب پذیری فوق

نوروزم آرزوست...

و باز نوروزی دگر شد ، روزی نو که بر آن کس که می فهمدش مبارک بادا

هر چند آن کسان کمند ولی خوش به احوال خوبشان!

آنان  شایسته ی آن هستند که عید داشته باشند

چون  هر روزشان با روز دیگرشان فرق دارد

چون امروزشان بهتر از دیروزشان هست

چون به قولی مصداق شعار تبلیغاتی شرکت صا ایران در ایام  ماضی هستند!! که می گفت : هر روز بهتر از دیروز!

یادم نمی آید آخرین  باری را که نوروز را فهمیدم...افسوس...چه بسیار روزها که در تکرار و عادت گذشت و می گذرد...

شما چی؟ آخرین باری را که نوروز را فهمیدید یادتون میاد؟...

...

و باز خوش به احوال خوب آن کسان  که هر روزشان بهتر  از دیروز است و هر روزشان  روزی است نو ،هر روزشان نوروز است...

نوروزم آرزوست...