چرا ،باید و نباید و کاش در رابطه با شرکت بیان
سلام
من زیاد با شرکت بیان آشنا نیستم و مثل بقیه از طریق خدماتی که ارائه می دهد(مثل همین سرویس بلاگ،ایمیل هد و موتور جستجوی سلام و مسابقه برنامه نویسی بیان و صندوق) با اون آشنا هستم و می دانم که شرکتی خصوصی است که کارش درسته!(خدماتش عالیه) و این خدمات رو باید قدر دانست
این سرویس وبلاگ دهی بلاگ که کار شرکت بیان است آنقدر خوب و حرفه ای طراحی شده که من واقعا حیفم میاد که ازش تعریف نکنم!! و تا بحال هم بنا به توصیه من چندین نفر به اینجا مهاجرت کرده اند(البته بدون دعوت نامه!) .واقعا جای تشکر دارد چون من وقتی می بینم سرویسی چنین عالی آ« هم با پسوند دات آی آر و با دیتا سنترهایی که در ایران قرار دارند چنین امکاناتی رو با محیطی کاربر پسند و با سرعتی خوب ارائه می دهند خیلی خیلی خوشحال می شوم و به نوعی احساس غرور می کنم! و فکر می کنم اگر مشکل خاصی نباشد باید از این خدمات حمایت کرد .در زیر دو مورد خواندنی از رفتار شرکت بیان رو در مقابل صدا و سیما و وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات آورده ام
بهانه نوشتن این نوشته اینه که در بلاگ رسمی بیان دیدم که از رسانه ملی آمده اند برای مستند سازی در مورد این شرکت به عنوان شرکتی که توسط چند جوان نخبه به اینجا رسیده ولی ...بهتره اون قسمت مهمش رو که به نظرم خیلی جالبه و بیانی ها خوب جواب صدا و سیمایی ها رو داده اند ،خودتون بخونید و ببینید آیا شایسته نیست که بهتر از این از شرکت های نوآوری مثل بیان حمایت کرد؟
"چند وقت پیش تهیه کننده یکی از برنامه های زنده و مطرح تلویزیون در تماس با بیان اعلام کرد که برای ارائه الگو به جوانان و امید بخشی به مردم قصد دارد مستندی از فعالیت های بیان تهیه و در برنامه خود پخش کند.
وقتی مستند سازان این برنامه در بیان حاضر شدند اعلام کردند که... مطابق با روال صدا و سیما مصاحبه ها را باید در مکانی انجام دهند که در پشت صحنه آن نام یا نشانی از بیان نباشد!
آنها استدلال می کردند که نمایش نام و لوگوی یک شرکت تبلیغ است و بخش بازرگانی مانع از پخش آن خواهد شد مگر اینکه هزینه آن پرداخت شود.
از آنها پرسیدیم که چرا بیان را به عنوان سوژه این مستند انتخاب کرده اند. در جواب گفتند که حضور چندین نخبه جوان در یک مجموعه و تلاش و پشت کار آنان می تواند الگوی مناسبی برای جوانان کشور باشد و باعث تقویت امید در مردم خواهد شد.
در پاسخ به آنها گفته شد که صدا و سیما هم اگر می خواهد از طریق به تصویر کشیدن ثمر دهی تلاش چندین ساله گروهی از متخصصان جوان، برنامه خود را پر کند و سهل و آسان امید بخشی کند، باید با واحد بازرگانی بیان تماس بگیرد!"1
واقعا جواب به جا و مناسبیه! نیست؟!
****************
یک چیز جالب دیگر واکنش بیانی ها در مقابل اعلام تمایل وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات جهت همکاری در پروژه ی موتور جستجوی سلام است!...بهتره اون قسمتش رو هم خودتون بخونید: "درپایان ضمن قدردانی از حسن ظن مسئولان وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات و تشکر بابت ابراز تمایل آنها برای مشارکت و همکاری در دو پروژه موتور جستجو و ایمیل گروه بیان، ضمن تاکید دوباره بر عدم تمایل به این همکاری، امیدواریم هرچه سریعتر امکان دسترسی به سرویس های متعدد و متنوع پست الکترونیک امن و کارآمد داخلی برای عموم مردم فراهم و شرایطی مهیا شود تا کاربران فضای مجازی با میل و رغبت خود، ایمیل های ایرانی را انتخاب کنند.
همچنین در صورت لزوم، مشروح دلایل عدم تمایل به ارائه موتور جستجو و سامانه پست الکترونیک «هد» به سازمان فناوری اطلاعات، در آینده به اطلاع عموم خواهد رسید."2
سوال اینه که چرا شرکت بیان این همکاری وزارت رو نمی پذیرد؟
نمی دانم با موتور جستجوی سلام کار کرده اید یا نه ولی من با اون موتور و چند موتور جستجوی ایرانی دیگر کار کردم این سلام واقعا امکاناتش عالیه و البته قراره بعضی امکانات دیگرش هم به زودی در دسترس قرار بگیره،نتایجش هم خوب بود البته بعضی موتوره ای دیگر هم خوب بودند ولی کلا این بهتر بود شاید اگه بعدا فرصت کردم در این مورد بیشتر بنویسم
ایمیل هد هم هر چند الان در دسترس عموم نیست ولی اونطوری که در مورد امکاناتش نوشته شده واقعا یک سرویس ایمیل عالی خواهد بود،حالا سوال دوباره تکرار می شود:چرا بیانی ها نمی خواهند پای دولتی ها به این پروژه ها باز شود؟آیا می ترسند زحمات آنها به نام اونایی که بعداآمده اند(وزارتی ها) تمام شود؟ آیا خوف آ« دارند که با مشارکت وزارتی ها دیگر سرعت کار و ابداعات کمتر و کمتر شود و مثلا پروژه ی دو ساله بعد 6 سال هنوز نهایی نشود؟ و یا نه می ترسند که پسوند ارزشمند ملی به آن خدمات اضافه شود و بعد در کشاکش مراحل اداری کیفیت از یاد رود و همه هم و غم ارائه زودرس سرویس (هر چند ناقص) باشد؟ ویا این همه هست و بیشتر نیز... که بیانی ها می گویند که ما را به خود واگذار که ما را به خیرت امیدی نیست!! و اگر اینگونه است باز سوال دیگری مطرح می شود: چرا اینگونه است؟؟!؟ و چرا نباید حمایت دولتی طوری باشد که مثلا بیانی ها وقتی ببینند دولت می خواهد با آنها مشارکت داشته باشد ،به گرمی دست دولتی ها را بفشارند؟آیا این دولت نیست که باید در این عرصه اعتمادسازی کند؟
چرا مثلا مقاوم سازی یک مدرسه دولتی دو طبقه 20کلاسه که قراردادش یک ساله بوده با یک و نیم سال تاخیر به پایان برسد؟ در حالی که شرکتی مثل شرکت پدیده شاندیز ساختمان هایی با آن عظمت و گستردگی را در کمترین زمان می سازد؟ آیا این مثال کوچک مدرسه و یا مثال های بزرگ دیگر نیست که بیان را از مشارکت با دولتی ها باز می دارد؟
و حالا این شرکت بیان است که م یگوید آقایان دولتی ها اگر ما را به حال خود واگذارید ما زودتر و بهتر تر می توانیم به اهداف مد نظر برسیم! و گویا حق با آنها است !!البته کاش شرایط طوری بود که شرکت هایی مثل بیان هم تعدادشان زیاد بود و هم حمایت های دولتی چنان کارآمد بود(تاکید می کنم :کارآمد بود!) که آن شرکت ها نیز به خاطر بهره مندی از آن حمایت ها د ر راستای پیشرفت و گسترش ،مشتاق همکاری با دولت و استفاده از منابع گسترده آن بودند...کاش...
---------------------------------------------------------